این فرزندان و آن پدران
ادامه راه سبز«ارس» به نقل از حیاتنو: موضوع پناهندگى فرزند مهدى کلهر، مشاور رسانهاى آقاى احمدىنژاد به یک کشور اروپایى از موضوعات خبرى روزهاى اخیر است. در این زمینه اشاره به یک نکته خالى از فایده نیست. براى ورود به بحث به چند فرزند دیگر که در این ماهها درباره آنها بسیار شنیدیم، اشاره مىکنم.
1- دستگیرشدگان: در ماههاى گذشته و در پى حوادث پس از انتخابات 22 خرداد دستگیرىهایى رخ داد که بخشى از آن شامل کسانى مىشد که پدرانشان در زمره حامیان مهندس موسوى بودند افرادى مانند جلایىپور، شیرزاد، میردامادی، نعیمىپور و…
2- یادگاران شهدا: در ایام انتخابات تعداد زیادى از فرزندان شهداى سرشناس انقلاب و دفاع مقدس بودند که با انتشار اطلاعیه یا مصاحبه حمایت خود را از مهندس موسوى اعلام کردند، برخى از این جمع پس از انتخابات به صف معترضین پیوسته و صراحتا از وقایع روى داده انتقاد کردند که شاید فرزندان شهید همت و شهید باکرى از مشهورترین آنها بودند.
3- نگران از وضع موجود: تعدادى هم بودند که مراتب نگرانى و اعتراض خود را مطرح کردند که موضع فرزند صادق آهنگران و فرزند على یونسى را مىتوان در این گروه جاى داد.
4- مخاطبان: برخى نیز بودند که مخاطب پدران قرار گرفتند آنجا که عبدالجبار کاکایی، شاعر و پژوهشگر برجسته ادبیات انقلاب و دفاع مقدس در قالب قطعهاى ادبى به دغدغهها و سوالات فرزندش پاسخ داد. این قطعه اگرچه به دلیل پارهاى محدودیتها در مطبوعات به چاپ نرسید، اما بازتاب فراوانىداشت.
5- گروه منتقد: این گروه شامل کسانى مىشود که از عملکرد پدران خود در حوادث پس از انتخابات ناراضىاند و اقدام به اعتراض کردهاند. این گروه اگرچه کم تعداد نیستند اما به دلیل رعایت حریم خانواده کمتر به رسانهاى کردن مواضع خود پرداختهاند. فرزند آقاى کلهر را مىتوان در این گروه جاى داد.
شاید گروههاى دیگرى را نیز بتوان به این پنج گروه اضافه کرد. افرادى که پدران آنها همگى در مبارزات منتهى به پیروزى انقلاب فعال بودهاند و در سالهاى تثبیت نظام نیز به دفاع از آن پرداخته و در زمره نیروهاى وفادار به انقلاب و نظام به شمار مىآیند.
اکنون این جمع پرشمار رفته رفته پا به صحنه عمل اجتماعى گذاشتهاند و قصد دارند از زیر سایه پدران خارج شده و با استقلال به ایفاى نقش بپردازند.
البته مفهوم این سخن پشت پا زدن به آرمانهایى که پدران براى تحقق آنها تلاش کردهاند نیست بلکه به نظر مىرسد این گروه با حفظ آرمانهاى گذشته و اعتقاد به آرمانهاى جدید و رعایت احترام پدران، قصد دارند راه نیمه تمام پدران را خود بپیمایند. این عده همچون پدران خود در سنین جوانى آرمانخواه، پرشور، شجاع و بىتوجه به مادیات و ارزشهاى مادى به فرداى بهتر مىاندیشند.
اى کاش آقاى کلهر و همکاران و همفکران وى این نسل را درک کرده و به جاى برخوردهاى سلبى از افزایش شکاف بین نسلى ممانعت به عمل مىآوردند. شکافى که به نظر مىرسد اصلاحطلبان نسبت به مهار آن موفق بودهاند و توانستهاند از ظرفیت نسل جوان به نحو مطلوب استفاده کنند.
آیا دوستان اصولگرا و حامى دولت نیز به چنین توفیقى دست یافتهاند؟
به عنوان نمونه ماجرایى را نقل مىکنم: در پى دستگیرى یکى از چهرههاى اصلاحطلب و تداوم بازداشت او بحثها و گفتوگوهایى در سطح فامیل و اطرافیان شکل مىگیرد که بعضا با مشاجره پایان مىیابد. علت هم روشن است یک طرف مدافع فرد دستگیر شده بودهاند و گروهى مخالف، اما ماجرا به همین جا ختم نمىشود یکى از اقوام که تاجرى سرشناس و از حامیان دولت و مخالف اصلاحطلبان است به یکباره مطلع مىشود فرزندش در دفتر متعلق به او از معامله با کسانى که مخالف جنبش سبز هستند پرهیز کرده و به صراحت اعلام مىکند که از هر عملى که به تقویت آنان بینجامد اجتناب مىکند. پدر که توقع چنین رفتارى از فرزندش را نداشته واکنش تندى نشان مىدهد اما فرزند با حفظ احترام پدر تاکید مىکند که به هیچ وجه از اعتقاد خود و رفتارى که در پیش گرفته سرپیچى نمىکند. پدر او را تهدید مىکند که کار و سرمایه ودفتر را از او پس مىگیرد اما پسر بر همان موضع سابق باقى مىماند این اختلاف با وجود گذشت چند هفته همچنان ادامه دارد.
این ماجرا که نمونهاى از هزاران مورد دیگر است نشان مىدهد شکاف مورد بحث محدود به خانواده مسئولان دولتى نیست و لایههاى دیگرى را نیز در برگرفته و اگر براى آن چارهاندیشى نشود شاید تبعات و دنبالههاى دیگرى هم داشته باشد.
ادامه راه سبز«ارس» به نقل از حیاتنو: موضوع پناهندگى فرزند مهدى کلهر، مشاور رسانهاى آقاى احمدىنژاد به یک کشور اروپایى از موضوعات خبرى روزهاى اخیر است. در این زمینه اشاره به یک نکته خالى از فایده نیست. براى ورود به بحث به چند فرزند دیگر که در این ماهها درباره آنها بسیار شنیدیم، اشاره مىکنم.
1- دستگیرشدگان: در ماههاى گذشته و در پى حوادث پس از انتخابات 22 خرداد دستگیرىهایى رخ داد که بخشى از آن شامل کسانى مىشد که پدرانشان در زمره حامیان مهندس موسوى بودند افرادى مانند جلایىپور، شیرزاد، میردامادی، نعیمىپور و…
2- یادگاران شهدا: در ایام انتخابات تعداد زیادى از فرزندان شهداى سرشناس انقلاب و دفاع مقدس بودند که با انتشار اطلاعیه یا مصاحبه حمایت خود را از مهندس موسوى اعلام کردند، برخى از این جمع پس از انتخابات به صف معترضین پیوسته و صراحتا از وقایع روى داده انتقاد کردند که شاید فرزندان شهید همت و شهید باکرى از مشهورترین آنها بودند.
3- نگران از وضع موجود: تعدادى هم بودند که مراتب نگرانى و اعتراض خود را مطرح کردند که موضع فرزند صادق آهنگران و فرزند على یونسى را مىتوان در این گروه جاى داد.
4- مخاطبان: برخى نیز بودند که مخاطب پدران قرار گرفتند آنجا که عبدالجبار کاکایی، شاعر و پژوهشگر برجسته ادبیات انقلاب و دفاع مقدس در قالب قطعهاى ادبى به دغدغهها و سوالات فرزندش پاسخ داد. این قطعه اگرچه به دلیل پارهاى محدودیتها در مطبوعات به چاپ نرسید، اما بازتاب فراوانىداشت.
5- گروه منتقد: این گروه شامل کسانى مىشود که از عملکرد پدران خود در حوادث پس از انتخابات ناراضىاند و اقدام به اعتراض کردهاند. این گروه اگرچه کم تعداد نیستند اما به دلیل رعایت حریم خانواده کمتر به رسانهاى کردن مواضع خود پرداختهاند. فرزند آقاى کلهر را مىتوان در این گروه جاى داد.
شاید گروههاى دیگرى را نیز بتوان به این پنج گروه اضافه کرد. افرادى که پدران آنها همگى در مبارزات منتهى به پیروزى انقلاب فعال بودهاند و در سالهاى تثبیت نظام نیز به دفاع از آن پرداخته و در زمره نیروهاى وفادار به انقلاب و نظام به شمار مىآیند.
اکنون این جمع پرشمار رفته رفته پا به صحنه عمل اجتماعى گذاشتهاند و قصد دارند از زیر سایه پدران خارج شده و با استقلال به ایفاى نقش بپردازند.
البته مفهوم این سخن پشت پا زدن به آرمانهایى که پدران براى تحقق آنها تلاش کردهاند نیست بلکه به نظر مىرسد این گروه با حفظ آرمانهاى گذشته و اعتقاد به آرمانهاى جدید و رعایت احترام پدران، قصد دارند راه نیمه تمام پدران را خود بپیمایند. این عده همچون پدران خود در سنین جوانى آرمانخواه، پرشور، شجاع و بىتوجه به مادیات و ارزشهاى مادى به فرداى بهتر مىاندیشند.
اى کاش آقاى کلهر و همکاران و همفکران وى این نسل را درک کرده و به جاى برخوردهاى سلبى از افزایش شکاف بین نسلى ممانعت به عمل مىآوردند. شکافى که به نظر مىرسد اصلاحطلبان نسبت به مهار آن موفق بودهاند و توانستهاند از ظرفیت نسل جوان به نحو مطلوب استفاده کنند.
آیا دوستان اصولگرا و حامى دولت نیز به چنین توفیقى دست یافتهاند؟
به عنوان نمونه ماجرایى را نقل مىکنم: در پى دستگیرى یکى از چهرههاى اصلاحطلب و تداوم بازداشت او بحثها و گفتوگوهایى در سطح فامیل و اطرافیان شکل مىگیرد که بعضا با مشاجره پایان مىیابد. علت هم روشن است یک طرف مدافع فرد دستگیر شده بودهاند و گروهى مخالف، اما ماجرا به همین جا ختم نمىشود یکى از اقوام که تاجرى سرشناس و از حامیان دولت و مخالف اصلاحطلبان است به یکباره مطلع مىشود فرزندش در دفتر متعلق به او از معامله با کسانى که مخالف جنبش سبز هستند پرهیز کرده و به صراحت اعلام مىکند که از هر عملى که به تقویت آنان بینجامد اجتناب مىکند. پدر که توقع چنین رفتارى از فرزندش را نداشته واکنش تندى نشان مىدهد اما فرزند با حفظ احترام پدر تاکید مىکند که به هیچ وجه از اعتقاد خود و رفتارى که در پیش گرفته سرپیچى نمىکند. پدر او را تهدید مىکند که کار و سرمایه ودفتر را از او پس مىگیرد اما پسر بر همان موضع سابق باقى مىماند این اختلاف با وجود گذشت چند هفته همچنان ادامه دارد.
این ماجرا که نمونهاى از هزاران مورد دیگر است نشان مىدهد شکاف مورد بحث محدود به خانواده مسئولان دولتى نیست و لایههاى دیگرى را نیز در برگرفته و اگر براى آن چارهاندیشى نشود شاید تبعات و دنبالههاى دیگرى هم داشته باشد.
0 نظرات :: این فرزندان و آن پدران
ارسال یک نظر