حكومت علوي، حكومت اموي
در حكومت عدل امام علي (ع) ويژگيهاي منحصر به فردي وجود دارد كه در جهان امروز در برخي جوامع كه اسلام برآن حاكم نيست برقرار گرديده است ليكن در حكومت وجامعه ما باز هم " علي (ع)" در غربتي مظلومانه زيست ميكند واز اسلام علوي تنها پوسيني وارونه ونامي باقي نمانده است برخي از ويژگيها را مينوان برشمرد :
- در حكومت علوي انسانها در نگرشها وجهان بيني خويش كاملا" آزادند و هيچ اجباري نه تنها در قرائت گوناگون ديني بلكه حتي اجباري در پذيرش دين هم ندارند.
ودر حكومت اموي تفكري بغير از قرائت خليفه حاكم حتي در ذهن نيز ممنوع است و انسانها صرف داشتن انديشه متفاوت بر انداز خوانده ميشوند وخونشان مباح.
- در حكومت علوي انتظار مذهب اعتراض است و آمادگي عملي واعتقادي براي اصلاح و تغيير جهان با رهبريت معصوم ود رحكومت اموي وادادگي عملي واعتقادي براي تسليم به وضع موجود وتوجيه فساد ونفي مسئوليت و ياس از اصلاح.
- در حكومت علوي معارض با نظام كسي است كه مسلحانه به نبرد بر ميخيزد وتا ماداميكه اين روياروئي مسلحانه در انديشه و ذهن جاي دارد كوچكترين تعرضي فاقد مجوز است .( مانند تصميم طلحه وزبير براي پيوست به سپاه جمل) ودر حكومت اموي انديشه متفاوت به محاربه تفسير ميشود وقتل ، شكنجه ،بازداشت ، اسارت و تعزير جواز شرعي مي گيرد.
- در حكومت علوي بهترين ياوران و مشاوران منتقدان قدرتمندان وحاكمانند و در حكومت اموي متملقان و چاپلوسان عزيز در گاه حكومتند.
- در حكومت علوي آحاد جامعه حتي شخص حاكم در برابر قضا وقانون مانند افراد عادي جامعه يكسان شمرده ميشود ودر حكومت اموي حاكم مافوق قانون است و قانون چيزي است كه او ميگويد واو ميخواهد و بر هر آن كس كه او بخواهد از قانون وقضاوت مستثني ميشود.
- در حكومت علوي ريختن خون حتي يك انسان بمنزله كشتار يك امت به شمار ميايد ودر حكومت اموي ريختن خون انسانها ولو به خاطر دگر انديشي به تكليف وامري مقدس بدل ميشود .
- در حكومت علوي حاكمان و تمامي منسوبان و خويشان قبل وبيش از ضعيف ترين و عادي ترين مردمان در برابر دست يازيدن به بيت المال مستحق افشا ومجازاتند ليك در حكومت اموي افشاي تخلف حاكمان بعلت تعرض به جان ومال مردمان امري است مذموم وافشاي نفاق وفساد هتك حرمت حكومت قلمداد ميگردد وبه جاي آمر وعامل ، افشاگران مجازات ميشوند.
- در حكومت علوي مسئول خائن جاي در اسفل السافلين دارد ودر نظام اموي متملقان ، خائنان و متقلبان ترفيع مقام مي يابند.
- در حكومت علوي ابو سفيان هم با ذكر شهادت مسلمان شمرده ميشوند و خانه و كاشانه اش در امنيت سپاه اسلام قرارميگيردولي در حكومت اموي مومن ومبارز ومجاهد فاقد امنيت است.
- در حكومت علوي اصل بر برائت انسانهاست ودر تفكر اموي اصل بر مجرميت .
- در حكومت علوي قدرت منطق و محاجه ومباحثه حكومت ميكند ود ر تفكر اموي منطق قدرتمندان و زور مداران
- در حكومت علوي پيامبر هم مانند همه انسانهاست وتنها تفاوت وحي است و در نظام اموي خليفه جانشين خدا است و مالك بر مال وجان افراد
- در حكومت علوي مردم همه كاره اند و اكتريت تصميم گيرند و در نظام اموي اقليتي بر گرده جماعت سوار ميشوند .
- در حكومت علوي سلمان ، ابوذر، مقداد، ، عمار و مالك همه كاره اند ود ر نظام اموي عمر وعاص ها، وليد ها و اشعري ها
- در حكومت علوي حاكم از آ زار شدن يك زن يهودي مرگ را بر خود روا ميداند ودر حكومت اموي قتل و تجاوز وبرخورد به خاطر دگر انديشي شرعي شمرده ميشود.
- در حكومت علوي نهي از منكرو امر به معروف حاكمان و زورمداران ارزش وجهاد به حساب ميايد ودر نظام اموي نتيجه اش داغ است ودرفش
- در حكومت علوي لشگريان و سپاهيان پاسدار امنيت مردمانند ودر حكومت اموي پاسدار حاكمان و قدرتمندان.
- حكومت علوي حكومت عدل است و محبت و رحمت و نظام اموي استقرار ستم و جباريت وخشونت
- حكومت علوي به دنبال وحدت است واجتهاد و نظام اموي به دنبال تفرقه وجمود
حكومت علوي به دنبال استقرار يك حكومت ديني است و نظام اموي خواهان يك دين حكومتي
فرهاد علوی
0 نظرات :: حكومت علوي، حكومت اموي
ارسال یک نظر