ایستگاه بعد: ۱۳ آبان
ادامه راه سبز«ارس»: تاكنون نظریه اصلی جناح سرکوبگر این بوده است که یک اتاق فرماندهی در کشور با ارتباطات مرموز با بیگانگان وجود دارد و اعتراضها را رهبری میکند، اما راهپیمایی گسترده طرفدارن جنبش سبز در روز قدس نشان داد که اعتراض به رفتار حاکمیت به طور عمیق در لایه های مختلف اجتماعی رسوخ کرده و مردم مترصد فرصتی برای نشان دادن آن هستند.
جنبش سبز در پنج ماه گذشته با گذار از چند مرحله حساس، پویایی و تداوم خویش را به عنوان یک جنبش اجتماعی خلاق و پیشرونده، اثبات کرده است.
یکی از مهم ترین این مراحل، روز قدس مردادماه گذشته بود که حضور وسیع و غافلگیرکننده مردم در خیابان ها به شکل روشنی باعث بی اعتباری تحلیل هایی شد که از کمرنگ شدن دامنه اعتراض ها در کشور و تحلیل رفتن این جنبش سخن به میان می آورد.
راهپیمایی روز قدس از منظر تاكید میرحسین موسوی و کروبی بر درخواست های خود و تداوم اعتراض های مردمی بسیار اهمیت داشت و ادعای جریان های تندرو مبنی بر کم سو شدن تحرکات اعتراض آمیز و ریزش طرفدارن میرحسین موسوی و کروبی را زیر سوال برد.
بازتاب راهپیمای جمعه آخر رمضان، در سخنان برخی اصولگرایان، چون احمد توکلی و سعید قاسمی از فرماندهان سپاه، نشان داد تا چه اندازه تعداد زیاد مشارکت کنندگان سبز در روز قدس در سطوح بالای اصولگرایان و لایه های سركوبگر این جریان انعكاس داشته است.
این موضوع پیامدهای واضحی نیز در بدنه جناح حاکم به دنبال داشت و باعث تجدیدنظر برخی چهره های نزدیک به اصولگرایان در مواضع خویش و چگونگی تعامل با اعتراض ها گردید.
سخنان حبیب الله عسگراولادی، عضو جمعیت موتلفه مبنی بر این که نمی توان اصلاح طلبان را حذف کرد، نمودی از این واقعیت است که نشان می دهد این احساس در جریان حاکم شکل گرفته که از سرکوب وسیع و دستگیری اصلاح طلبان نه تنها نتیجه ای حاصل نشده بلكه بر دامنه اعتراض ها نیز افزوده شده است.
جدا از سخنان عسگراولادی که با واكنش روزنامه کیهان رو به رو شد، طرح پیشنهاد حکمیت توسط اصولگرایان به محوریت آیت الله مهدوی کنی نشانه دیگری از افزایش تشت در صفوف جناح حاکم بوده است.
آیت الله مهدوی کنی از روحانیون محافظه کار که در جریان انتخابات ریاست جمهوری از احمدی نژاد حمایت کرده بود، در طی سرکوب های چند ماه گذشته کمتر به موضع گیری وسخنرانی دست زده است.
موضوع ورود وی به عرصه برای پایان دادن به كشمكش شدید سیاسی در كشور و صداهایی كه در داخل جناح اصولگرا درباره ضرورت توافق دو جناح سیاسی در کشور شنیده می شود، حاكی از احساس خطر از عملكرد جناح تندوری پیرامون احمدی نژاد در لایه هایی از حاكمیت است.
تاكنون نظریه اصلی جناح سرکوبگر این بوده است که یک اتاق فرماندهی در داخل کشور با ارتباطات مرموز با بیگانگان وجود دارد که اعتراض ها در خیابان ها، محیط های کار، دانشگاه ها و مساجد را رهبری میکند.
اما راهپیمایی گسترده طرفدارن جنبش سبز در روز قدس نشان داد که اعتراض به رفتار حاکمیت به طور عمیق در لایه های مختلف اجتماعی رسوخ یافته و مردم مترصد فرصتی برای نشان دادن آن هستند.
اصولگرایان اکنون در جلسات و نشست های خود این سوال را از یکدیگر می پرسند که پس از پنج ماه دستگیری اصلاح طلبان و سرکوب بدون حد و مرز مردم کوچه و خیابان، چگونه هنوز تعداد وسیعی از معترضین در روز قدس به خیابان ها ریخته و دست به راهپیمایی اعتراض آمیز می زنند.
ناتوانی لایه های تندرو حاکمیت در توضیح این پدیده، نه تنها به افزایش شکاف در درون اصولگرایان انجامیده بلكه تیغ سرکوب آنها را نزد افكار عمومی بسیار کند کرده است.
تردید فزاینده حاکمیت در سرکوب اصلاح طلبان و دستگیری «رهبران اصلی اغتشاش» از موقعیت رو به ضعف كسانی حکایت دارد كه در گوشه و كنار خواستار برخورد قاطع با كروبی، موسوی و خاتمی هستند و نشان می دهد که آنها در یک وضعیت دوگانه قرار گرفته اند.
از یک سو از دستگیری و ارعاب مردم سودی نبرده اند و از سوی دیگر، رهبران جنبش سبز و مردم هنوز حاضر به خروج از میدان نیستند.
تحولات ماه های اخیر در كشور گویای آن است كه زمان به نفع جریان تمامیت خواه پیش نمی رود و نگرانی آنها از راهپیمایی روز 13 آبان آینده از همین زاویه قابل فهم است.
13 آبان آینده ایستگاه و مرحله مهم بعدی در حركت جنبش سبز خواهد بود و حضور گسترده و مسالمت آمیز مردم در آن توازن شكننده سیاسی را در كشور هرچه بيشتر به سمت اراده نیروهای تحول خواه و مخالف استبداد نظاميان سوق خواهد داد.
0 نظرات :: ایستگاه بعد: ۱۳ آبان
ارسال یک نظر