سید محمدخاتمی: برای کل ایران و سرنوشت تک تک افراد مملکت نگرانم:« محدود کردن افراط گری‌ها و تفریط گری‌ها مشکل را حل و جامعه را آرام خواهد کرد»، نسبت به عواقب عدم پذیرش بحران در جامعه هشدار داد و نيز هرگونه حرکت ساختارشکنانه را محکوم و مطرود دانست.ادامه مطلب ...

بیانیه شماره ۱۷ میرحسین موسوی درباره وقایع عاشورا و روزهای پس از آن: فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد . سخنان روز چهارشنبه میدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پیش دانشگاه که توسط چهره های منتسب به نظام ایراد گردید، ادامه مطلب ...
بیست و دوم بهمن ، روز فریاد سبز آزادی: امسال در 22 بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی را در حالی تجربه می‌کنیم که جمهوری اسلامی پس از 31 سال در بدترین روزهای خود قرار دارد و دولت کودتایی حاکم، روز به روز بیش از پیش انقلاب بزرگ ملت ایران را به سمت قهقهرا می‌برد و هویت خشن و خون ریز ضد اسلامی خود هر روز بیشتر و بیشتر نمایان می سازد ادامه مطلب ...
مهدی کروبی در نامه ای به مردم ایران راهکارهای خروج از بحران فعلی را در پنج بند مطرح نمود: «انحرافی که از انقلاب ایران صورت گرفته باید اصلاح شود. انقلاب را بی شک صاحبان قدرت منحرف کرده اند و نمی توان بار این انحراف را بر دوش مردم گذاشت. اصلاح این انحراف نیز تنها در گرو اجرای قانون اساسی است. ادامه مطلب ...
No Filter Address: http://0nline.aras-web.tk



ببینید به چه روزی افتاده اید!

ببینید به چه روزی افتاده اید!


مرگ مشکوک دکتر رامین پوراندرجانی پزشک وظیفۀ بازداشتگاه کهریزک در آسایشگاه نیروی انتظامی مرکز بعید است خیال کسی را راحت کرده باشد. علی رغم مسدود و محدود شدن بسیاری از کانال های اطلاع رسانی هنوز در این زمینه نفس کش های خوبی وجود دارد که نگذارد جرمی یا جنایتی از دید مردم پنهان بماند.

فرماندۀ نیروی انتظامی مرگ این پزشک وظیفه را که خانواده، دوستان و اطرافیان او امکان خودکشی را در مورد او رد می کنند و می گویند اعتقادات و روحیه او احتمال چنین کاری را برای او منتفی می کند، خودکشی بدلیل از دست دادن روحیه اعلام کرده است. چه فرقی می کند فردی که اطلاعات مهمی داشته که می توانسته است اظهار آنها و یا شهادت در مورد آنها در دادگاه زندگی و اعتبار افراد معنونی را به خطر بیاندازد وادار به خودکشی شود و یا کشته شود.

اگر بر همان ایست قلبی که قبلاً به عنوان دلیل مرگ او ذکر شده بود پافشاری می شد شاید توجیه پذیرتر بود. البته از نظر پزشکی ذکر ایست قلبی به عنوان دلیل مرگ بی معنی است. دلیل دیگری باید به عنوان دلیل مرگ ذکر شود چرا که هر کس به هر دلیل بمیرد لاجرم دچار ایست قلبی می شود. مثل این است که بگوئیم مرگ علت مردن او بوده است!

در اطلاعیه روابط عمومی دادستانی آمده است که نتیجه بررسی های اولیه پزشکی قانونی نافی وجود مسمومیت آن مرحوم بوده و آنها منتظر نتیجه سم شناسی هستند. البته این بیان در درون خودش دارای تناقض است و نشان دهندۀ این است که همۀ حقیقت بیان نشده است. با این حال این اظهارنظر تا کنون احتمال خودکشی را ثابت یا مطرح نمی کند. تاکنون هم کسی ادعا نکرده است که مرحوم با روش های آشکار دیگری مثل زدن رگ یا حلق آویز کردن یا شلیک گلوله به مغز خودکشی کرده باشد. اگر دلیل متقنی برای خودکشی وجود نداشته باشد آن گاه احتمال وقوع قتل جدی می شود.

به هر حال از نظر افکار عمومی مرگ این پزشک وظیفه عادی نیست و احتمال وقوع قتل بسیار بالاست. پلیس، خود بخوبی می داند که در چنین شرایطی باید بررسی کرد چه کسانی نفعی در چنین مرگی داشته اند و باید به آنها مظنون شد. اگر پرونده را به یک پلیس آگاهی وظیفه شناس بدهند و به او اختیار بدهند که مانند سایر پرونده هایی که تا کنون رسیدگی کرده است این موضوع را دنبال کند ظرف مدت کوتاهی دو نفر را پس از تشریفات لازم بازداشت می کند و با بازجویی های کارشناسانه که بلد است متهم اصلی را مشخص و به دادستان محترم معرفی می کند. طبیعی ست نظر نهایی را قاضی دادگاه داده و بر اساس آن حکم صادر می کند. اما وقتی از ابتدا فرماندۀ نیروی انتظامی بر خلاف نظر ابراز شدۀ قبلی اعلام می کند که خودکشی صورت گرفته و مقام قضایی قبل از اعلام نظر رسمی پزشکی قانونی احتمال مسمومیت را رد می کند از یک پلیس آگاهی وظیفه شناس هم کاری بر نمی آید چرا که سرنوشت پزشک وظیفه جلوی چشمش است.

در غیاب یک روند رسیدگی شفاف و عادلانه افکار عمومی خود به کرسی خواهد نشست و به قضاوت وجدانی خود اکتفا خواهد کرد. به آنان که به همین دلیل، حتی پس از مرگ این پزشک وظیفه، خیالشان راحت نشده است و هنوز هم تنشان می لرزد می گوییم این راه سرانجامی ندارد. خطا را نمی توان با خطای دیگری پوشاند. ببینید به چه روزی افتاده اید. هنوز روز جزا در پیش است.

0 نظرات :: ببینید به چه روزی افتاده اید!