آقای احمدی نژاد! دست از سر دین مردم بردارید
. طی چند سال گذشته آقای رئیس جمهور نه تنها اظهار تخصص در تمام امور اقتصادی و سیاسی و امنیتی داشته اند بلکه در امور دینی و مذهبی نیز افادات فراوانی کرده و هر گاه فرصتی یافته اند در این باره اظهار نظر تازه ای کرده اند.
این امر اختصاص به ایشان ندارد بلکه جناب مشائی که صحنه گردان بخش عمده این اوضاع و احوال است و هزاران حرف و حدیث در باره وی وجود دارد، و رهبری هم روی دور نگه داشتن او از حوزه های تصمیم گیری جدی تاکید داشته، علی الدوام در این زمینه ها اظهار نظرهای تازه کرده و هیچ گاه زحمت چک کردن این قبیل اظهار نظرها را با علما و مراجع و متخصصان و دین شناسان نمی دهد.
تازه ترین این حرفها در باره مهدویت است، جایی که از قضا یکی از زمینه های حساس در تفکر شیعی و از مسائلی است که اگر به آن بی توجهی شده و مسائل غیر واقعی در باره آن ابراز شود، می تواند منبع خطر مهمی برای تشیع باشد.
اگر کسی رویدادهای دهه های میانی قرن سیزدهم هجری را در پیدایش بابیه به خاطر بیاورد، می تواند در این زمینه تجربه های بهتری داشته باشد. زمانی که شیخ احمد احسائی به تدریج مسائلی را مطرح کرد که خود به خود به پیدایش بابیه منجر شد. طبیعی بود که نخستین بار بحث مهدویت و نبوت در کار نبود، بحث رکن رابع و باب مطرح شد و کسانی ادعای واسطگی کرده و این که عن قریب ظهور رخ خواهد نمود و .... اندکی بعد ادعای بابیت و بعد هم.
باید توجه داشت که شیخ احمد احسایی به این مطالب ایمان نداشت کما این که ابن فهد حلی هم در میانه قرن نهم وقتی حرفهای شگفت در این باره ها می زد فکر نمی کرد که دو فرقه منحرف از زیر آستین او در خواهد آمد که یکی مشعشعی ها و دیگری نوربخشیه که هر دو اسیر اوهامی در باره امر اصیل مهدویت بودند پدید خواهد آمد.
اکنون این سخن آقای احمدی نژاد را در باره آمدن امریکا به منطقه برای جلوگیری از ظهور مهدی علیه السلام بخوانید:
«درست است که این مستکبران، به دنبال نفت و ثروت این کشور هستند، اما در زیر همه اینها یک استدلال برای خود دارند و بر اساس آن عمل میکنند. البته آن را در خبرها افشا نمیکنند. ما اسناد آن را به دست آوردیم که آنها معتقدند یکی از خاندان پیامبر اکرم در این نقطه ظهور کرده و ریشه همه ظالمان عالم را خواهد خشکاند. آنها همه این نقشهها را کشیدهاند که جلوی ظهور حضرت را بگیرند و میدانند ملت ایران زمینهساز این حادثه بوده و یاران این حکومت خواهد بود».
این که ماجرا چه بوده است، درست نمی دانیم. اما این اظهار نظر پرسشهای زیادی را برانگیخته است.
آیا امام زمان در عراق ظهور خواهد کرد؟ آیا امام از توپ و تانگ امریکا نگران شده قیام خود را عقب انداخت؟ آیا ایرانیان فقط حامی امام زمان و زمینه ساز ظهور هستند؟ آیا امریکایی ها ایمان به ظهور مهدی دارند که برای جلوگیری از آن اقدام کرده اند.... و دهها پرسش دیگر.
مگر یک متخصص ترافیک چه قدر در زندگی فرصت داشته است تا در باره دین و مقوله های مختلف آن پژوهش کند؟ مگر یک رئیس جمهور که الان نزدیک پنج سال است کشور اداره می کند چه اندازه فرصت مطالعه دارد که این چنین در باره این قبیل مسائل اظهار نظر می کند؟ ایشان مدیر اجرایی کشور است یا تئوریسین انقلاب و اسلام و مذهب تشیع؟ پس این همه روحانی و مرجع و مختصص علوم الهیات دردانشگاهها برای چه درس می خوانند؟ بهتر نیست همه امور دینی و مذهبی را مثل اجرائیات و مسائل امنیتی و سیاسی واگذار کنند و خدا حافظی کنند؟
اما در باره قیام مهدی در عراق و داستان دنبال کردن امریکایی ها اشاره به حادثه ای است که از بن و اساس با مستندات آقای رئیس فرق دارد. در گیرودار حمله امریکا و بعد از آن، از بدی اوضاع عراق و نابسامانی آن، چند نفر ادعای مهدویت کردند. اینها در پی ایجاد شورش علیه امریکایی ها بودند و امریکایی ها دربدر دنبال آنها می گشتند تا به نظر خود غائله را ختم کنند. این اسناد به دست آقای رئیس جمهور و منابع ایشان افتاده و تصور فرموده اند که ماجرا چنان است که شرح کرده اند. وای اگر فهم ایشان و همکارانشان در بقیه مسائل هم مثل ترور ایشان در عراق یا عکس گرفتن با یک فرمانده امریکایی و غیره و غیره از همین قبیل باشد. قطعا شان ایشان بالاتر از آن است که خلاف بگویند اشکال درعدم درک درست خبر و مطلب است چنان که شرحش رفت.
=============
پیوندهای مرتبط با این مطلب:
» احمدی نژاد: سند داریم که آمریکا میخواهد جلوی ظهور امام زمان را بگیرد
» گزارش ویدئویی و تصویری: استقبال سرد اصفهان از "معلول ذهنی ۶۳٪ی"
این امر اختصاص به ایشان ندارد بلکه جناب مشائی که صحنه گردان بخش عمده این اوضاع و احوال است و هزاران حرف و حدیث در باره وی وجود دارد، و رهبری هم روی دور نگه داشتن او از حوزه های تصمیم گیری جدی تاکید داشته، علی الدوام در این زمینه ها اظهار نظرهای تازه کرده و هیچ گاه زحمت چک کردن این قبیل اظهار نظرها را با علما و مراجع و متخصصان و دین شناسان نمی دهد.
تازه ترین این حرفها در باره مهدویت است، جایی که از قضا یکی از زمینه های حساس در تفکر شیعی و از مسائلی است که اگر به آن بی توجهی شده و مسائل غیر واقعی در باره آن ابراز شود، می تواند منبع خطر مهمی برای تشیع باشد.
اگر کسی رویدادهای دهه های میانی قرن سیزدهم هجری را در پیدایش بابیه به خاطر بیاورد، می تواند در این زمینه تجربه های بهتری داشته باشد. زمانی که شیخ احمد احسائی به تدریج مسائلی را مطرح کرد که خود به خود به پیدایش بابیه منجر شد. طبیعی بود که نخستین بار بحث مهدویت و نبوت در کار نبود، بحث رکن رابع و باب مطرح شد و کسانی ادعای واسطگی کرده و این که عن قریب ظهور رخ خواهد نمود و .... اندکی بعد ادعای بابیت و بعد هم.
باید توجه داشت که شیخ احمد احسایی به این مطالب ایمان نداشت کما این که ابن فهد حلی هم در میانه قرن نهم وقتی حرفهای شگفت در این باره ها می زد فکر نمی کرد که دو فرقه منحرف از زیر آستین او در خواهد آمد که یکی مشعشعی ها و دیگری نوربخشیه که هر دو اسیر اوهامی در باره امر اصیل مهدویت بودند پدید خواهد آمد.
اکنون این سخن آقای احمدی نژاد را در باره آمدن امریکا به منطقه برای جلوگیری از ظهور مهدی علیه السلام بخوانید:
«درست است که این مستکبران، به دنبال نفت و ثروت این کشور هستند، اما در زیر همه اینها یک استدلال برای خود دارند و بر اساس آن عمل میکنند. البته آن را در خبرها افشا نمیکنند. ما اسناد آن را به دست آوردیم که آنها معتقدند یکی از خاندان پیامبر اکرم در این نقطه ظهور کرده و ریشه همه ظالمان عالم را خواهد خشکاند. آنها همه این نقشهها را کشیدهاند که جلوی ظهور حضرت را بگیرند و میدانند ملت ایران زمینهساز این حادثه بوده و یاران این حکومت خواهد بود».
این که ماجرا چه بوده است، درست نمی دانیم. اما این اظهار نظر پرسشهای زیادی را برانگیخته است.
آیا امام زمان در عراق ظهور خواهد کرد؟ آیا امام از توپ و تانگ امریکا نگران شده قیام خود را عقب انداخت؟ آیا ایرانیان فقط حامی امام زمان و زمینه ساز ظهور هستند؟ آیا امریکایی ها ایمان به ظهور مهدی دارند که برای جلوگیری از آن اقدام کرده اند.... و دهها پرسش دیگر.
مگر یک متخصص ترافیک چه قدر در زندگی فرصت داشته است تا در باره دین و مقوله های مختلف آن پژوهش کند؟ مگر یک رئیس جمهور که الان نزدیک پنج سال است کشور اداره می کند چه اندازه فرصت مطالعه دارد که این چنین در باره این قبیل مسائل اظهار نظر می کند؟ ایشان مدیر اجرایی کشور است یا تئوریسین انقلاب و اسلام و مذهب تشیع؟ پس این همه روحانی و مرجع و مختصص علوم الهیات دردانشگاهها برای چه درس می خوانند؟ بهتر نیست همه امور دینی و مذهبی را مثل اجرائیات و مسائل امنیتی و سیاسی واگذار کنند و خدا حافظی کنند؟
اما در باره قیام مهدی در عراق و داستان دنبال کردن امریکایی ها اشاره به حادثه ای است که از بن و اساس با مستندات آقای رئیس فرق دارد. در گیرودار حمله امریکا و بعد از آن، از بدی اوضاع عراق و نابسامانی آن، چند نفر ادعای مهدویت کردند. اینها در پی ایجاد شورش علیه امریکایی ها بودند و امریکایی ها دربدر دنبال آنها می گشتند تا به نظر خود غائله را ختم کنند. این اسناد به دست آقای رئیس جمهور و منابع ایشان افتاده و تصور فرموده اند که ماجرا چنان است که شرح کرده اند. وای اگر فهم ایشان و همکارانشان در بقیه مسائل هم مثل ترور ایشان در عراق یا عکس گرفتن با یک فرمانده امریکایی و غیره و غیره از همین قبیل باشد. قطعا شان ایشان بالاتر از آن است که خلاف بگویند اشکال درعدم درک درست خبر و مطلب است چنان که شرحش رفت.
=============
پیوندهای مرتبط با این مطلب:
» احمدی نژاد: سند داریم که آمریکا میخواهد جلوی ظهور امام زمان را بگیرد
» گزارش ویدئویی و تصویری: استقبال سرد اصفهان از "معلول ذهنی ۶۳٪ی"
مجتبی طلوعی (قم)
0 نظرات :: آقای احمدی نژاد! دست از سر دین مردم بردارید
ارسال یک نظر