سید محمدخاتمی: برای کل ایران و سرنوشت تک تک افراد مملکت نگرانم:« محدود کردن افراط گری‌ها و تفریط گری‌ها مشکل را حل و جامعه را آرام خواهد کرد»، نسبت به عواقب عدم پذیرش بحران در جامعه هشدار داد و نيز هرگونه حرکت ساختارشکنانه را محکوم و مطرود دانست.ادامه مطلب ...

بیانیه شماره ۱۷ میرحسین موسوی درباره وقایع عاشورا و روزهای پس از آن: فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد . سخنان روز چهارشنبه میدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پیش دانشگاه که توسط چهره های منتسب به نظام ایراد گردید، ادامه مطلب ...
بیست و دوم بهمن ، روز فریاد سبز آزادی: امسال در 22 بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی را در حالی تجربه می‌کنیم که جمهوری اسلامی پس از 31 سال در بدترین روزهای خود قرار دارد و دولت کودتایی حاکم، روز به روز بیش از پیش انقلاب بزرگ ملت ایران را به سمت قهقهرا می‌برد و هویت خشن و خون ریز ضد اسلامی خود هر روز بیشتر و بیشتر نمایان می سازد ادامه مطلب ...
مهدی کروبی در نامه ای به مردم ایران راهکارهای خروج از بحران فعلی را در پنج بند مطرح نمود: «انحرافی که از انقلاب ایران صورت گرفته باید اصلاح شود. انقلاب را بی شک صاحبان قدرت منحرف کرده اند و نمی توان بار این انحراف را بر دوش مردم گذاشت. اصلاح این انحراف نیز تنها در گرو اجرای قانون اساسی است. ادامه مطلب ...
No Filter Address: http://0nline.aras-web.tk



جوانان بي‌گناه بر دارِ دروغ

جوانان بي‌گناه بر دارِ دروغ

. ادامه راه سبز«ارس» به نقل از "نداي سبز آزادي": خبر ساده بود و بهت آور: سحرگاه پنج شنبه هشتم بهمن 1388، آرش رحماني‌پور و محمدرضا علي‌زماني به دار آويخته شدند. اين دو در نخستين دور دادگاه‌هاي نمايشي پس از انتخابات به ارتباط با انجمن پادشاهي اعتراف كردند. بعداً مشخص شد كه ماجراي دستگيري آنها ماه‌ها پيش از انتخابات صورت گرفته و هيچ ربطي به وقايع پس از كودتاي خرداد ماه نداشته است.

ماجراي فريب محمدرضا علي‌زماني و دادن وعده آزادي به او براي اين كه در دادگاه عليه خود اعتراف كند و بگويد در وقايع پس از انتخابات دست داشته است خيلي زود افشا شد. وعده آزادي دروغ بود. دادگاه، يا همان معركه كودتا هم نهايتاً حكم اعدام او را صادر و اجرا كرد.

سرگذشت اشك‌بار آرش رحماني‌پور كه به گفته وكيلش خواهر باردارش را بازداشت كرده بودند و با تهديد به آزار خواهر او را واردار به اقرار عليه خود كرده بودند پاره ديگري از نقش سياهي است كه كودتاچيان بر كارنامه خود و تاريخ ما ‌زدند. كودتاگراني كه همه چيزشان با دروغ آميخته است. با دروغ حبس مي‌كنند، با دروغ محاكمه مي‌كنند و با دروغ به دار مي‌كشند.

سرنوشت محمدرضا علي‌زماني، سرگذشت جواني به تنگ آمده از فقيرترين محلات حاشيه تهران بود كه به دست نظامي كه ادعاي ارتقاي زندگي امثال او را دارد، قرباني شد. علي‌زماني، نمونه‌اي از جواناني بود كه اگر به هر دليل در سياه لشكر حاميان دروغ جاي نگيرند، مي‌توانند طعمه‌اي براي دروغ‌هاي ديگر حافظان قدرتِ بي‌مسوليت شوند. قدرتي كه براي فرار از پاسخگويي به اعمال زشت خود، مدام دروغ‌هاي گزافتر مي‌بافد و جان‌هاي بيشتري مي‌گيرد.

كاري كه كودتاچيان با آرش رحماني‌پور كردند، نمونه‌اي بود از بي پروايي‌شان براي دست زدن به هر جنايتي با سوء استفاده از هر موقعيتي و عريان كردن بيش از پيش اين حقيقت كه آنها كه نان «حرمت‌ها» را مي‌خورند، با ذره‌اي از احساسات ساده بشري هم نسبتي ندارند، چه رسد به اين كه بخواهند پاسدار حرمت‌ها باشند يا بر هتك حرمتها زاري كنند.

محمدرضا علي‌زماني و آرش رحماني‌پور قرباني ستمي شدند كه گويا مي‌خواهد به هر قيمتي به حيات خبيثه خود ادامه دهد. اما آيا موفق خواهد شد كه پايه‌هاي لرزان شده خود را بر روي خونابه‌اي كه به راه انداخته تثبيت كند؟ آيا مردم خواهند گذاشت چنين شود؟ آيا خواهند نشست تا اين سلسله دروغ بر آنها فرانروايي كند و فردا بيشتر از امروز قرباني بگيرد؟

اعدام محمدرضا و آرش، پيغامي روشن براي همه داشت و آن اين كه هيچ راهي جز مقاومت و مبارزه نمانده است. در اين راه اگر پيروز شويم، دروغ را شكسته‌ايم و اگر پيروز نشويم، سربلند خواهيم بود كه به حكومت دارِ دروغ تن نداديم. اميد كه پيروزي از آن ما باشد.

0 نظرات :: جوانان بي‌گناه بر دارِ دروغ