اولین یادداشت ابطحی پس از آزادی
محمدعلی ابطحی اولین یادداشت خود را پس از آزادی در وبلاگش نوشت.
متن این یادداشت به این شرح است:
متن این یادداشت به این شرح است:
به نام خدای آزادی
دوران هجر را گذراندیم و زنده ایم
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
۶ روز از بهار و تمام تابستان و ۶۱ روز از پاییز را در زندان گذراندیم. درست ۱۶۰ روز. چه سخت بود و تلخ. امروز آزاد شدم.از همه کسانی که در این مدت لطف کردند و یادی از من کردند و از همه کسانی که به هر دلیل با من مخالف بودند و بر علیه من حرف زدند و نوشتند و یا از من یاد نکردند ممنونم.از خانواده ی عزیز و مهربانم بیش از همه ممنونم. به خصوص از همسر عزیزم که بار تنهایی و سیاست و خانواده را زینب وار بر دوش کشید.تا فرصتی که بتوانم روزنوشت های دائمم را مثل گذشته شروع کنم، شادی برایتان آرزو دارم؛ و برای آزادی همه دوستانم که هنوز در زندانند دعا می کنم. به خصوص برای رمضان زاده و صفایی فراهانی که امروز با چشم اشک بار از یکدیگر خداحافظی کردیم.
پس از مطالعه عمیق علوم انسانی دانشمندان نه سبز اندیش به تهاجم فرهنگی دشمن از قرون پیش و دست نشاندگی برخی به اصطلاح دانشمندان و بزرگان این مرز و بوم پی بردند و با توجه به مستندات زیر دست سعدی گمراه و گول دشمن خورده افشا شد ، این هم مدارکش : هر كه را جامه پارسا بينی-پارسا دان و نیكمرد انگار - ور ندانی که در نهانش چیست-محتسب را درون خانه چه کار - این فرد معلوم الحال با کنایه از رنگ و پیرهن سبز با نام پیرهن پارسایی نام برده و از مامورین فداکار و قضات عادل گمنام با نام محتسب و آنها را از ورود به منازل یعنی خانه های تیمی ارذل و اوباش برحذر داشته یا در بیت دیگری می فرمایند : درختی که اکنون گرفتست پای - به نیروی شخصی برآید ز جای - که منظور ایشان از درخت همان دولت همیشه منتخب و محبوب ضد سبز می باشد که ایشان تهدید کردند طی انقلابی مخملی توسط یکی شاید رقیب گول خورده ما ز جای درآید و همین برخی را وسوسه کرد انقلاب مخملی کنند - دانی که چه گفت زال با رستم گرد - دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد - و خس و خاشاک با فرض صحت این جمله متاسفانه دست به اقدامات براندازانه زدند که قشر عظیمی از ایشان گول همین حرفهای این شیخ معلوم الحال را خوردند شما سوابق ایشان را ببینید ایشان در سفرهایشان به بغداد و سایر بلاد با دشمنان خلفای ظالم روسای کاخ سفید و صدام دیدار داشته اند اصلا برخی گفته اند ایشان زبانم لال با برخی از منافقان در عراق دیدار داشته اند - ایشان با افضات بیهوده خویش و این جملات سخیف به مسئولان رده بالای بالا اهانت کردند بشنوید : ای زبردست زیر دست آزار - گرم تا کی بماند این بازار - به چه کار آیدت جهانداری - مردنت به که مردم آزاری - می بینید که این منافق حتی برخی مسئولین ما را به مرگ تهدید کرد که البته دانشمندان ما در حال بررسی ارتباط این جمله و مرگ مشکوک دکتر کردان هستند ...........
Anonymous
۱ آذر ۱۳۸۸، ۲۲:۵۰:۰۰