سید محمدخاتمی: برای کل ایران و سرنوشت تک تک افراد مملکت نگرانم:« محدود کردن افراط گری‌ها و تفریط گری‌ها مشکل را حل و جامعه را آرام خواهد کرد»، نسبت به عواقب عدم پذیرش بحران در جامعه هشدار داد و نيز هرگونه حرکت ساختارشکنانه را محکوم و مطرود دانست.ادامه مطلب ...

بیانیه شماره ۱۷ میرحسین موسوی درباره وقایع عاشورا و روزهای پس از آن: فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد . سخنان روز چهارشنبه میدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پیش دانشگاه که توسط چهره های منتسب به نظام ایراد گردید، ادامه مطلب ...
بیست و دوم بهمن ، روز فریاد سبز آزادی: امسال در 22 بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی را در حالی تجربه می‌کنیم که جمهوری اسلامی پس از 31 سال در بدترین روزهای خود قرار دارد و دولت کودتایی حاکم، روز به روز بیش از پیش انقلاب بزرگ ملت ایران را به سمت قهقهرا می‌برد و هویت خشن و خون ریز ضد اسلامی خود هر روز بیشتر و بیشتر نمایان می سازد ادامه مطلب ...
مهدی کروبی در نامه ای به مردم ایران راهکارهای خروج از بحران فعلی را در پنج بند مطرح نمود: «انحرافی که از انقلاب ایران صورت گرفته باید اصلاح شود. انقلاب را بی شک صاحبان قدرت منحرف کرده اند و نمی توان بار این انحراف را بر دوش مردم گذاشت. اصلاح این انحراف نیز تنها در گرو اجرای قانون اساسی است. ادامه مطلب ...
No Filter Address: http://0nline.aras-web.tk



طرح تحول اقتصادی و جنبش سبز

طرح تحول اقتصادی و جنبش سبز


ادامه راه سبز«ارس»: با شکست آخرین مقاومتهای مجلس در برابر لایحه تحول اقتصادی دولت احمدی نژاد، ظاهرا همه مقدمات برای اجرای این طرح خانمان برانداز آماده شده است. این طرح که بر اساس آن قرار است یارانه های دولتی به صورت مستقیم در اختیار اقشار کم درآمد قرار گیرد مورد انتقاد گسترده نخبگان جامعه قرار گرفته است اما احمدی نژاد که ثابت کرده است ارزشی برای این انتقادات قائل نیست تصمیم گرفته است تا با دست اندازی ناشیانه بر امری که پایه لرزان یک نظام سیاسی سی سال بر آن استوار بوده است اهداف بلند پروازانه خویش را دنبال نماید. اما براستی تبعات این طرح اقتصادی چه خواهد بود؟ و جنبش سبز چه بهره برداری بهنیه ای از این خطای استراتژیک خواهد کرد؟

ترسیم تبعات چنین طرح بزرگی بسیار ساده است. جمهوری اسلامی سی سال است که پس از انقلاب اسلامی با اقتصادی دولتی اداره شده است. علیرغم تلاشهای صورت گرفته برای خصوصی سازی هنوز دولت بیش از ۸۰ درصد از اقتصاد کشور را دست دارد و با تزریق یارانه به کالای اساسی تورم را مهار ساخته است. بدیهی است که چنین اقتصادی در دنیای امروز محکوم به شکست است. کسری بودجه دولتی که تنها از طریق درآمد نفت امورات خویش را می گذراند، فساد گسترده در نظام اداری، رانت خواری و حیف میل اموال عمومی دولت موجود را به دولتی ورشکسته تبدیل ساخته است به گونه ای که علیرغم فروش نفت به قیمتهای بی نظیر از تاریخ فروش نفت با کسر بودجه ای هنگفت مواجه است. در چنین شرایطی چاره ای جز برداشتن بار سنگینی چون یارانه از دوش دولت نیست و دیر یا زود باید چنین تصمیمی گرفته می شد اما مشکل کجا است؟

طرح تحول اقتصادی طرحی شجاعانه و مترقی است. در این واقعیت شکی وجود ندارد. اما اجرای چنین طرحی شیرازه یک نظام سیاسی را خواهد ریخت. حکایت طرح تحول اقتصادی، حکایت یک جراحی روی بیماری است که دچار تشنج شده و بسیاری از علائم حیاتی اش نظیر فشار خون، ضربان قلب و پاره ای از عوامل دیگر به علت بروز عفونت در بدن غیر طبیعی هستند. حال در چنین شرایطی جراحی از راه رسیده است و علیرغم مخالفت سایر کادر پزشکی قصد جراحی بیمار و خروج بخشی از معضل را از کالبد وی با تیغی آلوده دارد. در حالیکه بدن بیمار تحمل چنین جراحی سنگینی را ندارد. نتیجه روشن است. یا بیمار در میان جراحی از دست خواهد رفت یا چند روز بعد دار فانی را وداع خواهد گفت. مشکل اینجاست که وقتی دولتی کفایت وصلاحیت در مدیریت ندارد نباید دست به چنین اقداماتی بزند که کل جامعه برای اجرای آن باید اتفاق نظر داشته باشند.

کلیه اقتصادانان متفق القول هستند که معضل بزرگ اقتصاد ایران افزایش نقدینگی است. افزایش نقدینگی در جامعه است که باعث بروز تورم و گرانی می شود. حال در شرایطی که اقتصاد با چنین معضلی روبرو است هزاران میلیارد تومان نقدینگی به این جامعه تزریق می شود. گویی دولت با این اقدام خویش سرنگی آلوده به بدن بیماری تزریق کرده است. در نتیجه تورم به صورت لجام گسیخته ای در جامعه سیر صعودی می یابد و در اثر بروز فساد قطعی در توزیع یارانه ها طبقه جدیدی در کشور شکل می گیرند و اقشار آسیب پذیر آسیب پذیر تر می شوند. بدیهی است وقتی فروشندگان کالا، تولیدکنندگان و شرکتهای خدماتی بزرگ محصولات خود را بدون یارانه به مصرف کننده برسانند چنین پروسه ای با هزینه هایی گزاف تر طی خواهد شد و حاصل آن کاهش قدرت خرید مردم و ورشکستگی تولید کنندگان و به تبع آن توزیع کنندگان خواهد بود.

بدیهی است که دولت احمدی نژاد با اصراری که بر اجرای این طرح دارد بدنبال ایجاد نوعی دگرگونی اجتماعی در کشور است. در واقع این طرح, طرحی برای به چالش کشاندن طبقات اجتماعی است تا یک لایه جدید خود را در جایگاه برتر بنشاند. اما به علت تبعات سنگین آن از جمله پیوستن مردم عادی کوچه وبازار به اعتراضات سیاسی پس از انتخابات زمینه را برای فروپاشی جمهوری اسلامی فراهم خواهد ساخت.

در میان جنبش سبز چه خواهد کرد؟ جنبش سبز علیرغم تمام انتقاداتی که مدیریت جمهوری اسلامی دارد همچنان خود را به این نظام سیاسی وفادار می داند. چرا که جمهوری اسلامی تنها به رهبری این نظام خلاصه نمی شود بلکه بسیاری از رهبران این جنبش نیز روزگاری از سران این نظام بوده اند. از این رو با در نظر داشتن استراتژی احمدی نژاد در به بن بست رساندن نظام، باید تمام تلاش خود را روی دولت احمدی نژاد و حامیان وی متمرکز کنند. اگر این موضوع میان هواداران جنبش سبز به خوبی تبیین گردد که جمهوری اسلامی به عنوان یک کل و احمدی نژاد و حامیانش را به عنوان جزئی از کل درنظر گیرند ۵۰ درصد مسئله رفع شده است. از این رو کلیه برنامه ها باید برای فشار بر ساختار دولت متمرکز شود. در این راستا راهکارهایی را می توان پیشنهاد کرد.

۱. تحریم کالاهای اساسی که دراثر تورم افزایش قیمت یافته اند به صورت موقت و محدود.

۲. تحریم کالاهای غیر ضروری و لوکس مرتبط با دولت در مدت زمانی بیشتر

۳. عدم پرداخت کلیه قبوضی که با افزایش تعرفه ناگهانی مواجه می شوند

این اقدامات و اقدامات شبیه آن می تواند تا اندازه ای فشار سنگینی بر دولت وارد سازد. البته در صورتی که با پشتوانه شبکه اجتماعی همراه باشد. در واقع این اقدامات را می توان همچون موج الله اکبر در سراسر کشور ترویج کرد.

صدارا سبزینه

0 نظرات :: طرح تحول اقتصادی و جنبش سبز